سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























قرآن و هدایت

بسم الله الرحمن الرحیم

 أُولَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ(البقرة/16)


آنان کسانی هستند که «هدایت» را به «گمراهی» فروخته‌اند؛ و (این) تجارت آنها سودی نداده؛ و هدایت نیافته‌اند.

............................................................................................................................

قسمتهایی از تفسیر نمونه:

آنها کسانى هستند که در تجارتخانه این جهان ، هدایت را با گمراهى معاوضه کرده اند (اولئک الذین اشتروا الضلالة بالهدى ).
و به همین دلیل تجارت آنها سودى نداشته بلکه سرمایه را نیز از کف داده اند (فما ربحت تجارتهم ).
و هرگز روى هدایت را ندیده اند (و ما کانوا مهتدین ).
نکته ها
1- پیدایش نفاق و ریشه هاى آن

هنگامى که انقلابى در محیطى روى مى دهد مخصوصا انقلابى همچون انقلاب اسلام که بر پایه هاى حق و عدالت قرار داشت مسلما منافع گروهى غارتگر و ظالم و خودکامه به خطر مى افتد، آنها نخست با تمسخر و استهزاء و سپس با استفاده از نیروى مسلح ، فشار اقتصادى تبلیغات مستمر اجتماعى ، سعى مى کنند انقلاب را در هم بشکنند.
اما هنگامى که نشانه هاى پیروزى انقلاب بر همه قدرتهاى محیط آشکار شود گروهى از مخالفان تاکتیک و روش ‍ عملى خود را تغییر داده ، ظاهرا تسلیم مى شوند اما در واقع یک گروه زیر زمینى مخالف را تشکیل مى دهند.اینها که به خاطر داشتن دو چهره مختلف ، منافق نامیده مى شوند...

2- لزوم شناخت منافقین در هر جامعه
بدون شک نفاق و منافق ، مخصوص عصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نبوده است و در هر جامعه اى این برنامه و گروه وجود دارند، منتها باید بر اساس معیارهاى حساب شده اى که قرآن براى آنها بدست مى دهد شناسائى شوند، تا نتوانند زیان و یا خطرى ایجاد کنند، در آیات گذشته و همچنین سوره منافقین و روایات اسلامى نشانه هاى مختلفى براى آنها ذکر شده است...

3- وسعت معنى نفاق
گرچه نفاق به مفهوم خاصش ، صفت افراد بى ایمانى است که ظاهرا در صف مسلمانانند، اما باطنا دل در گرو کفر دارند، ولى نفاق معنى وسیعى دارد که هر گونه دوگانگى ظاهر و باطن ، گفتار و عمل را شامل مى شود هر چند در افراد مؤ من باشد که ما از آن به عنوان رگه هاى نفاق نام مى بریم ...

4- کارشکنى هاى منافقان
نه تنها براى اسلام که براى هر آئین انقلابى و پیشرو، منافقان خطرناکترین گروهند، آنها در لابلاى صفوف مسلمانان نفوذ مى کنند و از هر فرصتى براى
کارشکنى استفاده مى نمایند...

5- فریب دادن وجدان
مشکل بزرگى که مسلمانان در ارتباط با منافقان داشتند این است که از یکسو ماءمور بودند هر کس اظهار اسلام مى کند با آغوش باز از او استقبال کنند، و از تفتیش عقائد در مورد اشخاص خود دارى نمایند، از سوى دیگر باید مراقب توطئه هاى منافقان باشند، منافقانى که با قیافه حق به جانب و بنام یک فرد مسلمان ، گفتارشان مورد قبول افراد واقع مى شد در حالى که در باطن ، سد راه اسلام و از دشمنان قسم خورده بودند...

6- تجارت پر زیان
در قرآن مجید کرارا فعالیتهاى انسان در این دنیا به یک نوع تجارت تشبیه شده است ، و در حقیقت همه ما در این جهان تاجرانى هستیم که با سرمایه هاى فراوان خدا داد، سرمایه عقل ، فطرت ، عواطف ، نیروهاى مختلف جسمانى ، مواهب عالم طبیعت ، و بالاخره رهبرى انبیاء، گام در این تجارتخانه بزرگ مى گذاریم ، گروهى سود مى برند و پیروز مى شوند و سعادتمند، گروهى نه تنها سودى نمى برند بلکه اصل سرمایه را نیز از دست داده ، و به تمام معنى ورشکست مى شوند نمونه کامل گروه اول مجاهدان راه خدا هستند، چنانکه قرآن درباره آنها مى گوید: یا ایها الذین آمنوا هل ادلکم على تجارة تنجیکم من عذاب الیم تؤ منون بالله و رسوله و تجاهدون فى سبیل الله باموالکم و انفسکم : اى افراد با ایمان آیا شما را راهنمائى به تجارتى بکنم که از عذاب دردناک رهائیتان مى بخشد (و به سعادت جاویدان رهنمونتان مى شود) ایمان به خدا و رسول او بیاورید و در راه او با مال و جان جهاد کنید (صف 9 و 10).
و نمونه واضح گروه دوم منافقانند که قرآن در آیات فوق ، پس از ذکر کارهاى مخرب آنها که در لباس اصلاح و عقل ، انجام مى گیرد مى گوید آنها کسانى هستند که هدایت را با گمراهى مبادله کردند و این تجارت نه براى آنها سودى داشت و نه مایه هدایت شد این گروه در موقعیتى قرار داشتند که مى توانستند بهترین راه را انتخاب کنند، آنها در کنار چشمه زلال وحى قرار داشتند، در محیطى مملو از صفا و صداقت و ایمان .
اما آنها به جاى اینکه از این موقعیت خاص که در طول قرون اعصار تنها نصیب گروه اندکى شده است بالاترین بهره را ببرند، هدایت را دادند و گمراهى را خریدند، هدایتى که در درون فطرتشان بود، هدایتى که در محیط وحى موج مى زد، همه این امکانات را از دست دادند به گمان اینکه با این کار مى توانند، مسلمین را در هم بکوبند و رؤ یاهاى شومى را که در مغز خود مى پروراندند تحقق بخشند.

این معاوضه و انتخاب غلط دو زیان بزرگ همراه داشت :
نخست اینکه سرمایه هاى مادى و معنوى خویش را از دست دادند بى آنکه در مقابل آن سودى ببرند.
و دیگر اینکه حتى به نتیجه شوم مورد نظر خود نیز نرسیدند زیرا اسلام با سرعت پیشرفت کرد و به زودى صفحه جهان را فرا گرفت و این منافقان نیز رسوا شدند.

 

 


نوشته شده در جمعه 89/11/1ساعت 2:5 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

 وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ(البقرة/11)
و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم»!
  أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِنْ لَا یشْعُرُونَ(البقرة/12)
آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولی نمی‌فهمند.
  وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِنْ لَا یعْلَمُونَ(البقرة/13)
و هنگامی که به آنان گفته شود: «همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید!» می‌گویند: «آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!» بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی‌دانند!
  وَإِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَیاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ(البقرة/14)
و هنگامی که افراد باایمان را ملاقات می‌کنند، و می‌گویند: «ما ایمان آورده‌ایم!» (ولی) هنگامی که با شیطانهای خود خلوت می‌کنند، می‌گویند: «ما با شمائیم! ما فقط (آنها را) مسخره می‌کنیم!»
  اللَّهُ یسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَیمُدُّهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یعْمَهُونَ(البقرة/15)
خداوند آنان را استهزا می‌کند؛ و آنها را در طغیانشان نگه می‌دارد، تا سرگردان شوند.
  أُولَئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا کَانُوا مُهْتَدِینَ(البقرة/16)
آنان کسانی هستند که «هدایت» را به «گمراهی» فروخته‌اند؛ و (این) تجارت آنها سودی نداده؛ و هدایت نیافته‌اند.

قسمتی از تفسیر نمونه

... و از آنجا که سرمایه اصلى منافقان ، دروغ است و تا بتوانند، تناقضها را که در زندگیشان دیده مى شود با آن توجیه کنند، در پایان آیه مى فرماید: براى آنها عذاب الیمى است بخاطر دروغهائى که مى گفتند (و لهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون ).
سپس به ویژگیهاى آنها اشاره مى کند که نخستین آنها داعیه اصلاح طلبى است در حالى که مفسد واقعى همانها هستند: هنگامى که به آنها گفته شود در روى زمین فساد نکنید مى گویند ما فقط اصلاح کنندهایم ! (و اذا قیل لهم لا تفسدوا فى الارض قالوا انما نحن مصلحون ).
ما برنامه اى جز اصلاح در تمام زندگى خود نداشته و نداریم !
قرآن در آیه بعد مى گوید: بدانید اینها همان مفسدانند و برنامه اى جز فساد ندارند ولى خودشان هم نمى فهمند! (الا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون ).
بلکه اصرار و پافشارى آنها در راه نفاق و خو گرفتن با این برنامه هاى زشت و ننگین سبب شده که تدریجا گمان کنند این برنامه ها مفید و سازنده و اصلاح طلبانه است ، و همانگونه که سابقا نیز اشاره کردیم گناه اگر از حد بگذرد، حس تشخیص را از انسان مى گیرد، بلکه تشخیص او را واژگونه مى کند، و ناپاکى و آلودگى به صورت طبیعت ثانوى او در مى آید.
نشانه دیگر اینکه : آنها خود را عاقل و هوشیار و مؤ منان را سفیه و ساده لوح و خوشباور مى پندارند، آنچنانکه قرآن مى گوید: هنگامى که به آنها گفته ایمان بیاورید آنگونه که توده هاى مردم ایمان آورده اند، مى گویند آیا ما همچون این سفیهان ایمان بیاوریم ؟! (و اذا قیل لهم آمنوا کما آمن الناس قالوا ا نؤ من کما آمن السفهاء).
و به این ترتیب افراد پاکدل و حق طلب و حقیقت جو را که با مشاهده آثار حقانیت در دعوت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) و محتواى تعلیمات او، سر تعظیم فرود آورده اند به سفاهت متهم مى کند و شیطنت و دوروئى و نفاق را دلیل بر هوش و عقل و درایت مى شمرد آرى در منطق آنها عقل ، جایش را با سفاهت عوض کرده است .
لذا قرآن در پاسخ آنها مى گوید: بدانید سفیهان واقعى اینها هستند اما نمى دانند (الا انهم هم السفهاء و لکن لا یعلمون ).
آیا این سفاهت نیست که انسان خط زندگى خود را مشخص نکند و در میان هر گروهى به رنگ آن گروه در آید و به جاى تمرکز و وحدت شخصیت ، دوگانگى و چند گانگى را پذیرا گردد، استعداد و نیروى خود را در طریق شیطنت و توطئه
و تخریب به کار گیرد، و در عین حال خود را عاقل بشمرد ؟!
سومین نشانه آنها آنست که هر روز به رنگى در مى آیند و در میان هر جمعیتى با آنها همصدا مى شوند، آنچنانکه قرآن مى گوید: هنگامى که افراد با ایمان را ملاقات کنند مى گویند ایمان آوردیم (و اذا لقوا الذین آمنوا قالوا آمنا)
ما از شما هستیم و پیرو یک مکتبیم ، از جان و دل اسلام را پذیرا گشتیم و با شما هیچ فرقى نداریم !
اما هنگامى که با دوستان شیطان صفت خود به خلوتگاه مى روند مى گویند ما با شمائیم ! (و اذا خلوا الى شیاطینهم قالوا انا معکم ).
و اگر مى بینید ما در برابر مؤ منان اظهار ایمان مى کنیم ما مسخره شان مى کنیم ! (انما نحن مستهزئون ).
ما بر افکار و اعمالشان در دل مى خندیم ، مى خواهیم کلاه بر سرشان بگذاریم ، دوست ما و محرم اسرار ما و همه چیز ما شمائید!
سپس قرآن با یک لحن کوبنده و قاطع مى گوید: خدا آنها را مسخره مى کند (الله یستهزى ء بهم ).
و خدا آنها را در طغیانشان نگه مى دارد تا به کلى سرگردان شوند (و یمدهم فى طغیانهم یعمهون ).
آخرین آیه مورد بحث سرنوشت نهائى آنها را که سرنوشتى است بسیار
غم انگیز و شوم و تاریک چنین بیان مى کند:
آنها کسانى هستند که در تجارتخانه این جهان ، هدایت را با گمراهى معاوضه کرده اند (اولئک الذین اشتروا الضلالة بالهدى ).
و به همین دلیل تجارت آنها سودى نداشته بلکه سرمایه را نیز از کف داده اند (فما ربحت تجارتهم ).
و هرگز روى هدایت را ندیده اند (و ما کانوا مهتدین ).


نوشته شده در چهارشنبه 89/10/29ساعت 12:30 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

 وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ(البقرة/11)


و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم»!

...........................................................................................................

 أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِنْ لَا یشْعُرُونَ(البقرة/12)


آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولی نمی‌فهمند. 


نوشته شده در سه شنبه 89/10/28ساعت 11:4 عصر توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ

در دلهاى آنان یک نوع بیمارى است؛ خداوند بر بیمارى آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایى که میگفتند، عذاب دردناکى در انتظار آنهاست.

...................................................................................................


نوشته شده در دوشنبه 89/10/27ساعت 11:25 عصر توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ

مى‏خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالى که جز خودشان را فریب نمى‏دهند؛ (اما) نمى‏فهمند.

.........................................................................................................

فقط کافی ست که با عمل به دستورات دینی ما نیز جزو مؤمنان شویم، دیگر هیچ شیطان و شیطان صفتی نخواهد توانست ما را فریب دهد.

 


نوشته شده در دوشنبه 89/10/27ساعت 11:23 عصر توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ

خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‏اى افکنده شده؛ و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست.

.................................................................................

 

 


نوشته شده در شنبه 89/10/25ساعت 12:54 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ

کسانى که کافر شدند، براى آنان تفاوت نمى‏کند که آنان را (از عذاب الهى) بترسانى یا نترسانى؛ ایمان نخواهند آورد.

........................................................................................................

خداوندا مرا دریاب.

مرا دریاب تا عاقبتی چون مؤمنان داشته باشم نه چون کافران بی ایمان.

 


نوشته شده در شنبه 89/10/25ساعت 12:48 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان مى‏آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

......................................................................................................................................................

خداوندا این صفاتی که در این آیات نورانی ذکر می کنی ، در من هم پیاده بفرما

الهی دستم بگیر تا نرسد روزی که در مقابل این آیات عظیم قرار گیرم.


نوشته شده در پنج شنبه 89/10/23ساعت 1:27 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ

(پرهیزکاران) کسانى هستند که به غیب [=آنچه از حس پوشیده و پنهان است‏] ایمان مى‏آورند؛ و نماز را برپا مى‏دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبى که به آنان روزى داده‏ایم، انفاق مى‏کنند.

..........................................................................................................................................................

حال دانستید پرهیزکاران چه کسانی هستند؟

اگر فراموشتان شد دوباره آیه زیبا و با عظمت بالا را با دقت بخوانید.

 

 


نوشته شده در سه شنبه 89/10/21ساعت 1:52 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

ذَلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِینَ

آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

......................................................................................................................

خدایا این کتاب آسمانی که برای ما فرستادی مایه هدایت پرهیزکاران است پس ای پروردگار من ، مرا در صف پرهیزکاران قرار ده و از جمله آنان بنویس تا کتاب آسمانی تو مرا هم هدایت کند.

خدایا اگر من ساکن شهر پرهیزکاران و اهل تقوی نباشم چگونه می توانم از کتابی که برای هدایتم فرستادی استفاده کنم و هدایت شوم.

الهی من سخت محتاج هدایت کتاب تو هستم نیازم را برآورده ساز.


نوشته شده در دوشنبه 89/10/20ساعت 9:23 عصر توسط الحقیر نظرات ( ) |

<      1   2   3      >

Design By : Pichak