سفارش تبلیغ
صبا ویژن

























قرآن و هدایت

بسم الله الرحمن الرحیم

بت پرستى در شکلهاى مختلف در اینجا توجه به این حقیقت لازم است که قرار دادن شریکبراى خدا تنها، منحصر به ساختن بتهاى سنگى و چوبى و یا از آن فراتر، انسانىهمچون مسیح (علیه السلام ) را یکى از خدایان سه گانه دانستن ، نیست بلکه معنى وسیعىدارد صورتهاى مخفیتر و پنهان تر را نیز شامل مى شود بطور کلى هر چه را در ردیف خدادر زندگى مؤ ثر دانستن یک نوع شرک است .
ابن عباس در اینجا تعبیر جالبى دارد مى گوید: الانداد هو الشرک اخفى من دبیب النمل على صفاة سوداء فى ظلمة اللیل ، و هو ان یقول و الله و حیاتک یا فلان و حیاتى ! ... و یقول لو لا کلبة هذا لاتانا اللصوص البارحة ! ... و قول الرجل لصاحبه ما شاء الله و شئت ... هذا کله به شرک :
(انداد، همان شرک است که گاهى پنهان تر است از حرکت مورچه بر سنگ سیاه در شب تاریک ، از جمله اینکه انسان بگوید: به خدا سوگند به جان تو سوگند، به جان خودم سوگند ... (یعنى خدا و جان خود و جان دوستش را در یک ردیف قرار بدهد) و بگوید این سگ اگر دیشب نبود دزدان آمده بودند! (پس نجات دهنده ما از دزدان این سگ است ) یا به دوستش بگوید: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى ، همه اینها بوئى از شرک مى دهد).
و در حدیثى مى خوانیم که مردى در برابر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) همین جمله را گفت : ما شاء الله و شئت (هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى ) پیامبر فرمود: اجعلتنى لله ندا: مرا شریک خدا و همردیف او قرار دادى )؟!.
در تعبیرات عامیانه روزمره نیز بسیار مى گویند: (اول خدا، دوم تو)! باید قبول کرد که این گونه تعبیرات نیز مناسب یک انسان موحد کامل نیست .
در روایتى در تفسیر آیه 106 سوره یوسف و ما یؤ من اکثرهم بالله الا و هم مشرکون از امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم که فرمود: (این اشاره به شرک خفى است ) مانند اینکه انسان به دیگرى بگوید: اگر تو نبودى من نابود شده بودم یا زندگانیم بر باد مى رفت ).
توضیح بیشتر را در این زمینه ذیل آیه 106 سوره یوسف به بعد مى خوانید.

منبع:المبین ،  قسمتی از تفسیر نمونه ، تفسیر آیه 21-22 سوره بقره


نوشته شده در جمعه 89/11/15ساعت 3:33 عصر توسط الحقیر نظرات ( ) |

 وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(البقرة/25)


به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود.(ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/14ساعت 1:53 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

 یا أَیهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ(البقرة/21)


ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/14ساعت 1:51 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیبَ فِیهِ

آن ، کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است.

علی بن ابراهیم قمی - در تفسیرش به سند خود - از ابی عبدالله علیه السلام ، «الکتاب» در این آیه را به حضرت علی علیه السلام تأویل کرده و افزوده است:

شکی دراو نیست ، او مایه هدایت پرهیزگاران است.(تفسیرقمی، ج1، ص 59)

مؤید این تأویل ، سخن خود حضرت وصی علیه اسلام است که تفسیر کاشف در ذیل آیه وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ   آورده است:

قال الامام أمیرالمومنین علی علیه السلام : ذاک القرآن الصامت ، و أنا القرآن الناطق.(تفسیر کاشف ، ج 2 ،‌ص 14)

امام امیرمؤمنان  علی علیه السلام فرمود:

آن ، قرآن خاموش است و قران ناطق منم.

پرتوی از فضایل امیرالمومنین در قرآن ، ص 34

 


نوشته شده در پنج شنبه 89/11/14ساعت 1:48 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

خطاب (یا ایها الناس ) (اى مردم ) که در قرآن حدود بیست بار تکرار شده و یک خطاب جامع و عمومى است نشان مى دهد که قرآن مخصوص نژاد و قبیله و طایفه و قشر خاصى نیست ، بلکه همگان را در این دعوت عام شرکت مى دهد، همه را دعوت به پرستش خداى یگانه و مبارزه با هر گونه شرک و انحراف از خط توحید مى کند.

منبع: تفسیر نمونه


نوشته شده در سه شنبه 89/11/12ساعت 1:15 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

براى برانگیختن حس شکرگزارى مردم ، و جذب آنها به عبادت پروردگار از مهمترین نعمت شروع مى کند که نعمت خلقت و آفرینش همه انسانها است ، نعمتى که هم نشانه قدرت خدا است ، و هم علم و حکمت او و هم رحمت عام و خاصش چرا که در خلقت انسان این گل سر سبد عالم هستى ، نشانه هاى علم و قدرت بى پایان خدا و نعمتهاى گسترده اش کاملا به چشم مى خورد.
آنها که در برابر خدا خاضع نیستند و او را پرستش نمى کنند غالبا به خاطر این است که در آفرینش خویش و پیشینیان نمى اندیشند، و به این نکته توجه ندارند که این آفرینش بزرگ را نمى توان به عوامل کور و کر طبیعى نسبت داد، و این نعمتهاى حساب شده و بى نظیر را که در جسم و جان انسان ، نمایان است ، نمى توان از غیر مبدء علم و قدرت بى پایانى دانست .
بنابراین یادآورى این نعمتها، هم دلیلى است بر خداشناسى ، و هم محرکى است براى شکرگزارى و پرستش .

تفسیر نمونه ، آیات 21 - 22

 


نوشته شده در سه شنبه 89/11/12ساعت 1:14 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ ...  

 

صراط در این آیه ، به پیامبر صل الله علیه و آله و کسانی که با آن حضرت بودند و نیز به علی بن ابی طالب علیه السلام  و پیروان او تأویل شده است1 .  

 

 


 

1- شواهد التنزیل ، ج1 ، ص 85،ح 105 :

« حدثنی أبو عثمان الزعفرانی بسنده عن عبد الرحمان بن زید بن أسلم ، عن أبیه فی قول الله تعالی: « صراط الذین انعمت علیهم »  قال:  النبی و من معه ، و علی بن أبی طالب و شیعته »


نوشته شده در چهارشنبه 89/11/6ساعت 12:33 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

 

  قرآن بخوانیم و عمل کنیم تا چراغ هدایت را بدست گیریم 


نوشته شده در دوشنبه 89/11/4ساعت 1:34 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

بسم الله الرحمن الرحیم

مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لَا یبْصِرُونَ(البقرة/17)
آنان [= منافقان‌] همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی می‌فرستد و) آن را خاموش می‌کند؛ و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمی‌کند، آنها را رها می‌سازد.

قسمتی از تفسیر نمونه:

منافقان گرچه تظاهر به نور ایمان دارند اما باطنشان ، نار است ، و اگر هم نورى باشد ضعیف است و کوتاه مدت .
این نور مختصر، یا اشاره به فروغ وجدان و فطرت توحیدى است و یا اشاره به ایمان نخستین آنها است که بعدا بر اثر تقلیدهاى کورکورانه و تعصبهاى غلط و لجاجتها و عداوتها، پرده هاى ظلمانى و تاریک بر آن مى افتد، نه تنها یک ظلمت بلکه به تعبیر قرآن ظلمات .
و همینها است که چشم بینا و گوش شنوا و زبان گویا را سرانجام از آنها خواهد گرفت ، چرا که سابقا هم گفتیم ادامه راه غلط تدریجا نیروى تشخیص و درک انسان را ضعیف مى کند، تا آنجا که گاهى حقایق را وارونه مى بیند، نیک
در نظرش بد، و فرشته دیو، خودنمائى مى کند.
به هر حال این تشبیه در حقیقت ، یک واقعیت را در زمینه نفاق روشن مى سازد، و آن اینکه نفاق و دوروئى براى مدت طولانى نمى تواند مؤ ثر واقع شود ممکن است منافقان براى مدت کوتاهى از مزایاى اسلام و مصونیتهاى مؤ منان برخوردار شوند و از رفاقت پنهانى با کفار نیز بهره گیرند.
ولى این امر همچون شعله ضعیف و کم دوامى که در یک بیابان تاریک و ظلمانى در معرض وزش طوفانها است دیرى نمى پاید، و سرانجام چهره واقعى آنها آشکار مى گردد، و به جاى کسب موفقیت و محبوبیت ، منفور و مطرود خواهند شد و همانند کسى که در بیابان راه را گم کرده و چراغ را از دست داده سرگردان مى مانند....

...اگر چه شاءن نزول این آیات ، منافقان عصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) است اما با توجه به اینکه
خط نفاق در هر عصر و زمانى ، در برابر خط انقلابهاى راستین وجود داشته و دارد به منافقان همه اعصار و قرون گسترش مى یابد، و ما با چشم خود تمام این نشانه ها را یک به یک و مو به مو در مورد منافقان عصر خویش ، مى یابیم ، سرگردانى آنها، وحشت و اضطرابشان و خلاصه بى پناهى و بدبختى و سیه روزى و رسوائى آنها را درست همانند همان مسافرى که قرآن به روشنترین وجهى حال او را ترسیم کرده است مشاهده مى کنیم .


نوشته شده در دوشنبه 89/11/4ساعت 1:31 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |

 

 قرآن و هدایـــــــــت

 

 

 


نوشته شده در جمعه 89/11/1ساعت 2:11 صبح توسط الحقیر نظرات ( ) |


Design By : Pichak